سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان در میان مردم، مانند ماه شب چهارده در آسمان اند که بر دیگر ستارگان پرتو می افکند [امام علی علیه السلام]

دل نوشته های من !



کارت معافیت جمعه 89/9/12 ساعت 12:1 صبح

سلام

من نمی‌دونم چی بگم. یعنی شرمنده‌ام که اینطوری شده.

من این 2 روزه متاسفانه درگیر لپ‌تاپم هستم. خسته شدم خودم. نمی‌دونم قبلاً گفته بودم که کل هاردم رو پاک کردم یا نه. آخه ویندوز مشکل داشت. بعد نمی‌دونم چی شد که توی مک هم مشکل داشتم.
آها، پارتیشن ویندوز رو توی مک نشون نمی‌داد، من نمی‌فهمیدم مشکلش از چیه. ولی به احتمال زیاد مشکل از هارد بوده که اینطوری شده بود.

خلاصه تصمیم گرفتم که هارد رو کلاً پاک کنم و همه چیز رو از اول نصب کنم. بعد گفتم حالا که هارد رو پاک کردم، یکی دوتا لینوکسی که دانلود کرده بودم قبلاً و تست نکرده بودم رو نصب کنم و تست کنم :D
بعد خلاصه Chakra رو نصب کردم. خیلی عالی بود فکر کنم. البته فرصت کار کردن باهاش رو نداشتم. ولی خیلی خوشکل و راه‌دست بود. همین چند دقیقه‌ای که باهاش کار کردم، منو تقریباً راضی کرده بود که مک نصب نکنم و همین لینوکس رو فعلاً داشته باشم !!! ولی متاسفانه نمی‌دونم چه مشکلی بود که لپ‌تاپم بعد از نصب چاکرا، بوت نمی‌شد و بالا نمی‌اومد. فرصت سرچ کردن رو هم نداشتم، وقتش هم نبود. باید سریع یه چیزی نصب می‌کردم و تموم میشد، چیزی به آخر شب نمونده بود. ( جالب اینجاست که گرافیست چاکرا، یه آدم ایرانیه که قبلاً هم توی وبلاگش خونده بودم که داره واسه چاکرا کار می‌کنه :) )

بگذریم. دیشب فکر کنم بود یا شاید هم پری‌شب ! یادم نیست. از اون موقع که مک رو نصب کردم، تا حالا دوبار یا شایدم سه‌بار ویندوز نصب کردم !!!
هر دفعه یه مشکلی پیدا می‌کنه که من دوباره نصب می‌کنم ! امشب داشتم برنامه‌هایی که می‌خواستم رو روش نصب می‌کردم، یه دفعه فهمیدم ویروسی شده !!!!!!!!
شاید مشکل از این برنامه‌هایی بوده که نصب کردم. هر کدوم خلاصه کرک و این چیزا داره. نمی‌دونم والله. بعد آپدیت شد و ری‌استارت کردم، دیگه بالا نیومد !!!!!!!!!
الان هم توی مک هستم، دارم سعی می‌کنم از ایمِیجی که قبلا از پارتیشن ویندوز گرفته بودم استفاده کنم و یه جورایی ری‌اِستور کنم. حالا معلوم نیست بشه یا نه.

یه کاری بایست می‌کردم که از 2 - 3 هفته پیش هی دارم عقب می‌ندازم و انجام نمی‌دم. فردا قبل از جلسه‌ای که دارم باید تمومش کنم، هرچند که بعیده ! باید ماست مالیش کنم.

سه‌شنبه سرِکار بودم که بهِم زنگ زدن و گفتن که کارت معافیتم اومده درِ خونه ! زیاد خوشحال نشدم :D
آخه فعلاً دیگه لازمش که ندارم :D کارم راه افتاده خدا رو شکر.
برادرم که رفته بود پایین کارت رو از پست‌چی بگیره، جناب پست‌چی شیرینی خواستن و خب برادرم هم داد. حالا هم برادرم از من شیرینی می‌خواد و تا ندم، کارت رو نمیده به من !!!
خلاصه اینکه من رنگ کارت معافیتم رو ندیدم هنوز :D
منم گفتم هرموقع خواستی پولی که دادی به پست‌چی رو پس بگیری، کارت رو با احترام بیا تقدیم کن تا منم بدم پول شیرینی رو :D

خلاصه که اینجوری

نمی‌دونم که شنبه تعطیل شده یا نشده، یا میشه و نمیشه ! ولی فکر کنم بعید باشه که ما تعطیل باشیم. منم مشکلی ندارم البته. اولِ کاره، انرژی دارم :D
البته چقدرم که من کار می‌کنم :))

دیگه چیزی به ذهنم نمی‌رسه.

امیدوارم از بابت پست دادن(یا ندادن)های اینجا دلخوری پیش نیومده باشه.

منتظر خبرهای خوب اونطرف هستم.

شب خوش.

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس